نابیغوله

یادداشت‌ها و خط‌خطی‌های روح الامین

نابیغوله

یادداشت‌ها و خط‌خطی‌های روح الامین

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات» ثبت شده است

آخر این فرمانده لشگرِ گرامی کجایش دقیقا ما را مجاب کرده که بگوییم ایشون نماینده ی جریان انقلاب است؟

همین فرمانده لشگرِ عزیز و واقعا شریف؛ خودش در گفتگوی ویژه خبری گفت که هر دولتی جای دولت فعلی بود؛ راه برجام را می رفت چون برجام خواست کل نظام بود.

عجب!!!

جدای از اینکه قبلا هم خبرهایی شنیده بودم که گزینه ی ایشون هم برای وزارت خارجه جناب ظریف بوده؛

ایشون تعریفش از نظام هم حتی معلوم نیست. مرد حسابی! حداقل یه دور صحبت های رهبرانقلاب رو میخوندی راجع به قضایای هسته ای... .

شما که هنوز نمیدونی چه روندی انجام شد تا کشور رسید به برجام؛ چطور میخوای کشوری رو بدست بگیری که شاید تا چهارسال دیگه ده برجام برایش اتفاق بیفتد.

که احتمالش هم هست که حضرتعالی ادامه دهنده ی برجام ٢ و ٣ و... باشی.



پی نوشت: اکثرِ حزب اللهی های لاکچری؛ طرفدار این فرمانده لشگر هستند.

امان از مرفهین مذهبی!!!


به طرف میگفتم دوای دردهای انقلاب؛ از صدتا، 90تاش در فضای مجازی نیست؛

(یه کم به خودش تکون میداد و) میگفت:مگه کوری نمیبینی آقا هی میگه فضای مجازی!فضای مجازی!...


حالا که نزدیک انتخابات شده داداشمون یادش افتاده باید روشنگریِ چهره به چهره انجام بده....



انقلابیونی که نزدیک انتخابات سودای روشنگریِ چهره به چهره دارند نه تنها انتخابات را می بازند (که اگر برنده هم شوند دلیلش روشنگری این دوستان نبوده بلکه خسته شدنِ مردم از رقیب بوده)؛

بلکه بعد از انتخابات هم ممکن است به شدت از محبوبیتشان کم بشود نزد مردم.

چون بلافاصله بعد از انتخابات مردم را فراموش میکنند و دوباره میروند سراغ خاله زنک بازی های مجازیشان!


هر نسل جدید در انقلاب؛ لاجرم باید پیشرونده تر و جذاب تر و انقلابی تر عمل کند نسبت به نسل های قبل.

چیزی که کمتر مشاهده میشود...

ویژگی یک انقلابی اصلا حکم میکند که طبق روال گذشته عمل نکند.

مثلا میبینیم که اصولگرایان(بخوانید اصولسواران) فقط نزدیک انتخابات پیدایشان میشود و اکثرا دغدغه ی قدرت دارند(تازه قدرت اگر به معنای مثبت قضیه بود خوب بود)؛ خب نسل های جدیدتر که دیگر نباید اینگونه عمل کنند.


شیوه ی جلیلی؛ شیوه ی خوبی بود و به نوعی خرق عادت بود که از سال 92 شروع کرد به کار و گفتمان سازی و برنامه ریزی و در کنار مردم بودن.

شاید با اکثریت مردم در تماس نبود ولی همان اکثریت مردم میدانند که او مردم را دم انتخابات به یاد نیاورد؛...که البته او هم با سیاست بازی های باندهای قدرت و ثروتِ اصولگرایی[جمنا] کنار گذاشته شد.(یعنی کاری کردند که مجبور به ثبت نام نکردن شد)


بزرگواران؛ برادران و خواهران

ذره ای از همان آقایی که اسمش لقلقه ی زبانمان است یاد بگیریم.

چندسال است که میگوید تشکل های خودجوش مردمی و انقلابی؛ کارهای مردمی و خودجوش و به همین عناوین؛ شکل بگیرد؟!

اصلا میفهمیم چرا میگوید "این را هم باید سپرد به توده های عظیم مردمی"؟! هاااان میفهمیم؟

یا نه فقط قسمتی که باهاش "حال" میکنیم را گوش میدهیم؟


لطفا انقدر پَرت نباشیم...



خسران شاید برای بعضی؛ کارنکردن در ستاد انتخاباتی فلان شخص باشد؛


ولی برای حقیر؛

خسران یعنی از دست دادن رجب....



خدایا ما قدر رجبِ تو رو ندونستیم...خودت جبرانش کن برامون...

ما رو از کسانی که این ماه رجب؛ آخرین ماه رجب عمرشون بود قرار نده...



والعصر

ان الانسانَ لفی خسر



به شخصه که همه ی زیان های من در از دست دادن و تشخیص ندادن "زمان" بوده...






جانم به شهدا که فهمیدن کجا هستن و در چه برهه ای از تاریخ!


.

بی مقدمه میرم سرِ اصل مطلب:


دردمان چیست؟

چرا انقدر در تشخیص درد مشکل داریم؟ هم درد خودمان هم خانواده مان و صدالبته جامعه!

چرا حزب اللهی ها درد ناشناس شده اند؟ چرا حزب اللهی ها "انقلابی" نمیشوند؟!(فریاد میزند...)

ای راستی ها و ای اصولگراها و ای نگرانانِ اتحاد؛ والله به کسانی نیاز داریم که به صورت انقلابی دردها را بشناسند نه بصورت اصولگرایی! مردم کسانی را که دَم انتخابات پیدایشان میشود و داعیه ی مردم داری سر میدهند؛ قبول نمیکنند که هیچ شاید جریان خلاف آنها را هم حتی انتخاب کنند. چون حداقل جناح مقابل بی دردسر تر عزت و شرف و استقلال و اقتصاد را به باد میدهد.


مردم از هرکسی توقع کار و "دردشناسی" نداشته باشند، از حزب اللهی ها دارند...از انقلابی ها دارند و بخاطر همین هیچ رقمه از کارنکردن و کوتاهی انقلابی ها نمیگذرند.

شده به غیرانقلابی و حتی ضدانقلابی رأی میدهند ولی از کم کاری و درمتن زندگی مردم نبودنِ حزب الله نمیگذرند.

جریان دانشجویی هم همینطور...که به قول "سعید" زیباکلام:[جریان دانشجوییِ(انقلابی) روی هم رفته مُرده است].

جدابودن از خواسته و گفتمان مردم و تشخیص ندادن به موقع درد مردم؛ بزرگترین باگِ حزب اللهی هاست.

یه کم به خودمون بیایم و با خودمون صادق باشیم!




(این نکته رو هم اضافه کنم که اصلح همه نوع حجیتی بر صالح دارد حتی اگر روی کاغذ رأی بیشتری داشته باشد که راجع بهش بعدا صحبت میکنیم ان شاءالله)